کسی صدای پرستاران پیمانی را می شنود؟
آوریل 30, 2018 در 11:51 ق.ظ توسط admin
آفتاب یزد – سمیرا نوری: هیچ چیزی نمیتواند یک انسان منتظر را به اندازهی برآوردن انتظارش شاد کند. برآمدن انتظار یک کارگرد یا کارمند حقوق بگیر، یکی از شیرینترین پایانهاست. درست است که کار کردن برای انسان لازم است و سبب نشاط، پویایی و شکوفایی انسان میشود، اما به یقین میتوان گفت نیاز مالی مهمترین و اصلیترین محرک انسان برای کار کردن است. زمانی که انسان با وجود کار کردن و تحمل سختیهای کار، درآمد متناسب با کارش را دریافت نکند، دچار ناامیدی میشود؛ احساس میکند که کارش ارزشی ندارد و بدین ترتیب خودش را کمارزش حس خواهد کرد. حال اگر حقوق کارگران چند ماهی عقب بیفتد و آنها ناچار به کار کردن بدون حقوق باشند، وضعیت از این هم تراژیکتر خواهد شد.
وضعیت گفته شده در حال حاضر پدیدهی جدید و عجیبی نیست. کم در بین اخبار نمیشنویم که حقوق و دستمزد کارگران فلان کارخانه عقب افتاده است یا این که سنوات و معوقات کارمندان فلان اداره پرداخت نشده است. دانشگاه علوم پزشکی یزد یکی از این دستگاههاست. روزنامهی آفتاب یزد به تازگی توسط یکی از کارمندان این اداره مطلع شده است که کارمندان، معوقات خود را دریافت نکردهاند. دانشگاه علوم پزشکی استان یزد، چند بیمارستان را در شهر یزد در اختیار دارد؛ بیمارستانهای شهید صدوقی، افشار، بیمارستان سوختگی، شهید رهنمون. همچنین این دانشگاه در بسیاری از شهرهای استان، از جمله، بهاباد، ارکان، بافق، تفت و میبد نیز بیمارستانهایی دارد. در واقع بیمارستانهای دولتی تمام شهرهای استان یزد، زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی است.
معوقات نیمهی دوم ۹۵ پرداخت نشده است
یک کارشناس اتاق عمل که مدعی است در این خصوص اطلاع کاملی دارد به آفتاب یزد میگوید: «معوقات کارمندان بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی یزد چهارده ماه عقب افتاده است. اخیرا گفته بودند که معوقات ۶ ماه دوم سال ۹۵ را در روز پرستار تسویه میکنند. ولی این کار را نکردند. سنوات و اضافهکاری هم عقب افتاده است. سنواتها در ماههای بهمن و اسفند پرداخت میشود، اما سنوات ما را هنوز پرداخت نکردهاند. البته این رفتار را با همهی نیروها نمیکنند، تنها با نیروهای شرکتی این کار را میکنند. پرداختی نیروهای شرکتی باید همزمان با نیروهای رسمی باشد. ولی عقب افتاده است. وضعیت شرکتیها به هیچ وجه با نیروهای رسمی برابر نیست. معوقات رسمیها را در تیرماه ۹۶ تسویه کردند ولی معوقات ما از شش ماه دوم ۹۵ همچنان مانده است. مشکل دیگری که برای ما وجود دارد این است که نیروها را تبدیل وضعیت نمیکنند. مسئلهی تبدیل وضعیت در پردهای از ابهام است. از آیندهی خود ترس داریم و امنیت کاری نداریم. ما قرار بود تبدیل وضعیت شویم. قرار بود اول پیمانی باشیم و کم کم رسمی شویم. الان پنج سال است ما همچنان نیروی شرکتی ماندهایم. همهی ارگانها حقوق فروردین را پرداخت کردند ولی ما هنوز چیزی دریافت نکردیم. حقوق دریافتی ما نیز همیشه یک ماه دیرتر پرداخت میشود. چند بار اعتراض کردیم ولی هر چه میگوییم در پاسخ میگویند درست میکنیم. قول روز پرستار را دادند ولی خبری نشد. در جواب حرفهای ما میگویند بودجه نداریم. کسانی که اینجا کار میکنند هر کدام دو سه بچه دارند، زندگیشان خرج دارد ولی صدایشان به جایی نمیرسد. خوب است صدایمان به وزارت بهداشت و وزارت کار برسد که نمیرسد. مخصوصا اگر وزارت بهداشت بداند، خوب است.وضعیت بیمارستانهای دولتی در همهی شهرهای کوچک و بزرگ استان یزد همین است. ما یک گروه از پرسنل بیمارستانهای دولتی استان تشکیل دادیم و به این ترتیب از وضعیت همکاران در بیمارستانهای مختلف مطلع میشویم. پرداختیهای همه اعضای پرسنل علوم پزشکی استان یزد با هم پرداخت میشود. تاکنون معوقات هیچ کدام از پرسنل شرکتی بیمارستانهای دولتی یزد پرداخت نشده است. من از جانب ۸۰۰-۹۰۰ نفر از نیروهای شرکتی حرف میزنم. تمام اخبار بین پرستاران و پرسنل بیمارستانهای دولتی رد و بدل میشود. وزارت بهداشت در پاسخ میگوید بودجه نداریم. میگوید عقب افتادگی داریم و بیمهها عقب افتاده است. پرداختی بیمهها به بیمارستانها عقب است. وزارت بهداشت صدای ما را نمیشنود. شاید هم نمیداند که در یزد چنین خبری است. مطالبهی ما دریافت معوقهای است که ۱۴ ماه عقب افتاده است. هنوز عیدی اسفند سال ۹۶ نیز در کل استان یزد پرداخت نشده است.»
دل پرستاران به چه چیز خوش باشد؟
کار کردن در بیمارستان، سختیها و مسائل خاصی را در پی دارد. اغلب پرسنل بیمارستان ناچارند، در بعضی ایام شب کاری کنند و در طول یک روز چند شیفت کار کنند. افزون بر این کار در چنین فضاهایی ممکن است مشکلاتی از نظر سلامت و بهداشت نیز برای افراد ایجاد کند؛ مشکلاتی از قبیل کار در بین بیماران و همچنین کار شبانه که برای سلامتی بسیار زیانآور است. حال با چنین شرایط کاری اگر حقوق و معوقات و سنوات و عیدی پرداخت نشود، چه انگیزهای برای کار کردن و خدمت رساندن در کارمند باقی خواهد ماند؟ آفتاب یزد در این باره با یکی از نمایندگان مجلس گفتوگو کرده است. سید مرتضی خاتمی یکی از اعضای کمیسیون بهداشت مجلس در مورد این مسئله به آفتاب یزد میگوید: «این مسئله باید بررسی شود. باید دید که چند نفر این را میگویند. من حتما با دانشگاه یزد گفتوگو میکنم و بررسی میکنم که آیا واقعا چنین اتفاقی روی داده است یا خیر؟»
شرکتهای بیمهگر طلب وزارت بهداشت را بدهند
بر همین اساس و جهت مطلع شدن از صحت و سقم این اتفاق، آفتاب یزد با یکی از مسئولان دانشگاه علوم پزشکی یزد به گفتوگو نشست. وی به آفتاب یزد میگوید: «پرستاران شرکتی حقوق اسفند خود را گرفتند. ولی در مورد سنوات حق با آنهاست؛ هنوز تسویه نشده است و حساب مالیشان صاف نشده است. البته به زودی پرداخت خواهد شد. به طور کلی همهی بچههای شرکت آوا سلامت از نظر پرداخت سنوات سه ماه از پرسنل رسمی دانشگاه عقبتر هستند. ما منتظریم وصولیهای بیمهها و وصولیهایی که از بیمهی حوادث ترافیکی که از سازمانهای بیمهگر طلب داریم، وصول شود تا بتوانیم هزینههای این عزیزان را پرداخت کنیم. منظور از معوقات یعنی همان سنوات که دانشگاه موجودیی نداشته است که این معوقات را بدهد. عیدی را خبر ندارم و باید سوال کنم. در مورد کارانه هم باید بگویم، کارانه هیچ کس و حتی پرسنل رسمی در شش ماهه دوم ۹۶ در کل کشور پرداخت نشده است. مشکل وزارت بهداشت در پرداخت معوقات به علت این است که سازمانهای بیمهگر تجاری و بیمههای تکمیلی هزینههای حوادث ترافیکی را به ما ندادند. وزارت اقتصاد و دارایی، سازمان بیمهی مرکزی، بیمهی ایران طلب وزارت بهداشت را ندادند. وزارت بهداشت ۱۲۰۰ میلیارد تومان از شرکتهای بیمهگر طلب دارد. ما در هزینه بیماران مصدوم ترافیکی – هزینههای پیچ و پلاک و دیگر وسایلشان – گرفتاریم. یعنی ما بین اهم و مهم گیر میکنیم. مثلا صافی دیالیز میخواهیم. پرداخت معوقات یا صافی دیالیز؟ کدام واجبتر است؟ یکی از مهمترین نکات عدم وصول هزینههایی است که ما برای بیمههای حوادث ترافیکی از جیب وزارت بهداشت میدهیم. وزارت اقتصاد و دارایی باید به عنوان ناظر صندوق بیمهی مرکزی بر شرکتهای بیمهگر فشار آورد تا پول ما را بدهند.»
قانونی به نام کوچکسازی و عدم تبدیل
تبدیل شدن به کارمند رسمی، آرزوی هر کارمند شرکتی و پیمانی است. اما متاسفانه چنین بختی با هر کسی یار نیست و بسیاری از کارمندان پیمانی یا هیچگاه رسمی نمیشوند یا اینکه سالهای طولانی به صورتی پیمانی کار میکنند به گونهای که مرز بیتفاوتی را نسبت به این موضوع و همچنین نسبت به کارشان رد میکنند. وی در این مورد به آفتاب یزد میگوید: «این رسمی شدن دست ما نیست. دولت قانونی در مورد کوچکسازی و عدم تبدیل دارد. سازمان امور استخدامی و سازمان برنامه و بودجه باید تصمیم بگیرد. تصمیمگیری با ما نیست. این وضعیت نه تنها دست دانشگاه علوم پزشکی نیست، بلکه وزارت بهداشت نیز در این مورد نمیتواند تصمیمگیری کند.»
سلسلهی مشکلات
تا روز جهانی کارگر چند روزبیشتر نمانده است. هر روز در آستانهی این روز سخنان قشنگی از زبان مسئولان جاری میشود. متنهای زیبایی توسط کارشناسان و صاحبنظران نوشته میشود. اما وقتی با مداقهی بیشتری به مشکلات جامعهی کارگران میپردازیم، درمییابیم که نه فقط یک سازمان و نهاد بلکه سازمانهای زیادی هستند که درگیر این مسئله هستند و مشکلات به نوعی حالت یک زنجیر و حتی گاهی شکل یک دور باطل را به خود گرفتهاند؛ برای حل شدن هر مشکل و باز شدن هر گره، نیاز به باز شدن گره دیگری که در بیشتر مواقع گرهای بزرگتر است، داریم. نوشتن این گزارش نیز با روز کارگر مصادف شده است. به امید اینکه این گزارش نیز به انباری گزارشها، سخنرانیها، اخبار و یادداشتهای پیشین افزوده نشود.
منبع: آفتاب یزد
برچسبها:پرستار, پرستاران پیمانی, حقوق, دانشگاه علوم پزشکی