۰

یادداشت

نقدي بر ثبت جهاني يزد و اتفاقات پس از آن

جولای 11, 2019 در 12:01 ب.ظ توسط

دو سال از ثبت یزد در فهرست میراث جهانی میگذرد و شهر تاریخی یزد نیز، به سرنوشت سایر آثار میراث جهانی ایران پس از ثبت جهانی دچار شده است. رها شدن پس از ثبت …
عدم تعریف چشم انداز روشن و رویکرد مشخص در مديريت و حفاظت از شهر تاريخي، مسئله اساسي يزد پس از ثبت ميباشد.
‎حدود ٧٥٠ روز است كه يزد، عنوان شهر ميراث جهاني ‎را در سرزمين ايران به تنهايي به دوش ميكشد در حالي كه هنوز در محدوده ٢٠٠ هكتاري، مديريت هماهنگ شهري محقق نشده است.
متاسفانه در دوسال اخیر شاهد تغییرات پی در پی مدیریتی از استانداری و شهرداری، فرمانداری، میراث فرهنگی، راه و شهرسازی و حتی در بدنه کارشناسی نهاد هاي متولي بوده ايم.کمبود نیروی استادکار ماهر در زمینه مرمت، عدم انجام پژوهش های مرتبط و کاربردی در حوزه شهر میراث جهانی، بویژه در حوزه های علوم اجتماعی، اقتصادی و بررسی اثرات ثبت جهانی بر شهر، سبب شده تا آینده ای وهم آلود پیش روی شهر میراث جهانی متصور بود. خوشبینانه ترین حالت آن، با همین روند پیش رو، تبدیل شدن به شهری تماما گردشگری ، شبيه ونيز که زندگی از آن رخت بر بسته و مورد هجوم گردشگران قرار بگیرد. از طرف دیگر با توجه به پایین بودم زیرساخت های گردشگری ( پرواز بين المللي، هتل هاي و مراكز اقامتي و …) تحقق این مهم نیز به کندی است.
به بيان ديگر، عدم تعادل بین حفاظت بافت به منظور جاذبه و گردشگری، و حفاظت به منظور تداوم زندگی در آن از ديگر چالش هاي پيش روي متوليان امر حفاظت شهر است.
‎آنچه در اسناد ثبت جهانی بر آن تاکید شده است، اینکه یزد میتوان منبع الهام بخشی برای سایر شهر های دنیا در زمینه توسعه پایدار، صلح و… میباشد. يزد در دوره هاي تاريخي مختلف هيچگاه پايتخت سياسي نبوده است اما همواره پايتخت صلح و دوستي و همزيستي مسالمت آميز بوده است كه با قدم زدن در كوچه هاي آشتي كنانش ، ميتوان به اين مهم پي برد. اما متاسفانه امروزه شاهد اختلافات جناحی و سیاسی و اثر آن بر تصميم گيري ها و امورات شهر هستیم.
حال اين سوال مطرح ميشود:
“‎چگونه یزد ميتواند الهام بخش صلح در جهان باشد؟” قرائت شهر و ذكر زندگي
ما زندگي اصيل خود را فراموش كرده ايم. پيوند آب و آسمان را در خانه هايمان گم كرده ايم. آشتي با طبيعت را به جنگ با آن بدل كرده ايم. حقوق هم سايه و حسن همجواري را فراموش كرده ايم و… اما یزد، شهرِ قدر شناسی است؛ که شاهدش تداوم هزار ساله زندگی در آن می باشد ، شهری مردم وار و مردم ساخت که امروزه با ثبت در فهرست میراث جهانی، تنها غباری از آن زدوده و دوباره کشف شده است؛ غباري كه حاصل زنگار زمان و فراموشي انسان از آنچه بايد باشد هست. در واقع یزد را مردمان زنده دلِ آن، از دیروز تا امروز، هر روز و هرشب، هر طلوع و غروب و در هر فصل سال، ثبتِ جهانی کرده اند. ثبت جهانی، به سان عینکی است که میبایست یزد را با آن دوباره قرائت کرد.
‎امروز، یزد، فقط دارالعباده و دارالعلم و شهر بادگیرها نیست، یزد، با حفظ همه ارزش‌های خود، شهر میراث جهانی است و لازم است مدیریت شهری نیز، دقت و ظرافت بیشتری، نسبت به برنامه‌ریزی و اجرا و به‌عبارت‌دیگر مداخله در شهر میراث جهانی اقدام کند.
از اين رو، شهروندان يزدي و بويژه رسانه هاو اهالي قلم در قرائت و معرفي شهر تاريخي نقشي اساسي دارند. كه خوشبختانه در طي دو سال گذشته اين حساسيت بخوبي ديده شده و اهالي رسانه همواره در روزنامه ها و محيط مجازي، راديو، تلوزيون و… از يزد جهاني و شهر جهاني گفته اند و نوشته …
اما دوصد گفته چون نيم كردار نيست…
به قول يكي از بزرگان عرصه ميراث كشور، اگر امروزه يزد در فهرست ميراث جهاني قرار گرفته است، نه به خاطر كارهاي انجام شده بلكه بخاطر كارهايي است كه انجام نشده است تا اين شهر گلين، همچنان استوار، پويا و سرزنده باقي مانده است.
مسئوليت ما در برابر اين ميراث مشترك بشريت و اين “امانت” خطير، اين است كه همچون سایر اجدادمان، نسبت به آبادانی شهرمان حساس باشیم. درد آن را بفهمیم و در جهت بهبود آن تلاش کنیم. شهردار شهرمان باشیم و از آن مراقبت کنیم.

 

سید محمد حسینی

کارشناس ارشد مرمت

برچسب‌ها:, ,

دیدگاهتان را بنویسید