۰

یادداشت

جهانی شدن و شبکه شهرهای خلاق

اکتبر 20, 2017 در 5:09 ب.ظ توسط

فریبرز نواب – “در جهان آینده خلاقیت ضرورت است به عنوان چیزی که باید باشد، نه چیزی که بودنش خوب است” این جمله شالوده نظریه شهرخلاق است. پروژه شبکه شهرهای خلاق از سال ۲۰۰۴میلادی توسط یونسکو پایه گذاری شد که شهرها پس از انجام اقدامات زیربنایی لازم، پروپوزال خود را باهدف رسیدن به شاخص های شهرخلاق به یونسکو ارسال کرده و پس از داوری و تایید؛ به عضویت این شبکه در می آیند. بنیان این پروژه بر اساس نظریه شهرخلاق ریچارد فلوریدا طراحی شده است.
نظریه شهرخلاق فلوریدا علی رغم نو ظهور بودن (۲۰۰۲) به سرعت در بین بسیاری از سیاست گذاران و مدیران شهری نفوذ جدی کرد و همان طور که اشاره شد تنها دوسال بعد یعنی در سال ۲۰۰۴ یونسکو پروژه شبکه شهر های خلاق را آغاز کرد. این نظریه منطبق با فضا و مقتضیات عصر جهانی شدن (فناوری ارتباطات) می باشد که رسانه ها، شبکه های اجتماعی و به طورکلی فناوری ارتباطات در حال کم رنگ کردن مرزهای جغرافیایی هستند، به عبارت دیگر جهانی شدن و ملزومات آن متغییر اصلی در شکل گیری نظریه شهرخلاق بوده است.
در ابتدا در مقدمه ای کوتاه به جهانی شدن می پردازیم:
جهانی شدن یک تحول است که باید آن را مدیریت کرد؛ عصر جهانی شدن عصر تمرکز زدایی است، همه چیز در اختیار دولت ها نیست و اقتدار دولت ها توزیع شده است که بخشی از آن در اختیار شهرها و بخشی دیگر در اختیار نهاد های مدنی قرار گرفته است.دو تئوری عمده در خصوص جهانی شدن وجود دارد: جهانی شدن از بالا و جهانی شدن از پایین. دیدگاه جهانی شدن از بالا، جهانی شدن را معادل مک دونالدی شدن (فرهنگ مصرف گرایی) می داند که امپریالیسم و ابرقدرت ها آن را مدیریت می کنند اما رویکرد جهانی شدن ار پایین معتقد است بازیگران جدیدی در حال ظهور هستند که از پایین برتحولات جهان تاثیر گذار خواهند شد. نگاه دوم چهار بازیگر عمده را در نظر می گیرد:
1- بازیگران فروملی و محلی که شهر ها یکی از آنها هستند.
۲-بازیگران ملی
۳-بازیگران منطقه ای
۴-بازیگران بین المللی از قبیل سازمان ها و شرکت های بین المللی که مهم ترین آنها سازمان ملل می باشد.
جهانی شدن در حوزه اجتماعی و فرهنگی نیز تاثیر چشم گیری گذاشته است که در مقابل این تاثیرات می توان سه رویکرد را اتخاذ کرد:تسلیم، مقابله و مدیریت، بدین معنا که به جای انفعال قوانین بازی را کشف کرده و به عنوان بازیگر وارد عرصه شویم. جهانی شدن مبنایی برای اشکال فرهنگی یسکان در سراسر جهان ایجاد کرده است اما این به معنی سیطره امپریالیسم فرهنگی بر ملت ها نیست بلکه اشکال فرهنگی متنوع به صورت غیر منتظره ای از راه ایجاد و خلق جدید و قدیم و یا بومی و جهانی ترکیب شده اند و هویت های فرهنگی جدیدی ایجاد کرده اند. اما درهرحال جهانی شدن با همه چشم انداز های بزرگی که برای آینده دنیا ترسیم می کند، در صورت عدم مدیریت می تواند نابرابری های عمیقی را ایجاد کند که شبکه شهر های خلاق یکی از راهکارهای طراحی شده یونسکو برای ممانعت از ایجاد این شکاف می باشد.
فرهنگ را می توان به شش بخش تقسیم کرد:۱-باورها (جهان بینی و اعتقادات) ۲-ارزش ها ۳-هنجارها (الگوهای رفتاری برآمده از ارزش ها)۴ -آیین ها ۵-نماد ها ۶-فناوری ها. سه مورد اول هسته فرهنگ را تشکیل می دهند و سه مورد دوم پوسته آن را که در فضای جهانی شدن مدیریت بدین معناست که هسته فرهنگی خود را حفظ کرده و تاحد امکان پوسته آن را متناسب با فضای جهانی تغییر دهیم.
همانطور که اشاره شد شهرها یکی از چهار بازیگراصلی در معادلات بین المللی عصر حاضر هستند و از آنجایی که شهرها پرورش گاه هنرمندان و فرهنگیان می باشند و پتانسیل بی نظیری برای شناسایی و مدیریت خلاقیت ها دارند، در آینده روابط بین الملل شهرها نقش اساسی در، توسعه خلاقانه اجتماعی و اقتصادی و جلب مشارکت جامعه مدنی و بخش خصوصی را خواهند داشت که این مسئله حاکی از نقش پررنگ آن ها در اقتصاد نوین (اقتصاد مبتنی بر صنایع خلاق) می باشد. بنابراین ارتباط شهر ها در سطح بین المللی در یک چهارچوب تعاملی و تحمل تنوع چند فرهنگی تاثیرگذاری این بازیگران در فضای بین المللی را تقویت و هدفمند خواهد کرد.
نظریه شهر خلاق فلوریدا نیز بر نقش آفرینی شهر ها در عصر جهانی، متمرکز شده است که با توجه به مباحث مطرح شده یکی از گام های رسیدن به شهر جهانی و تاثیرگذاری بین المللی شهر، رسیدن به استانداردهای شهرخلاق می باشد. اما شهرها برای تاثیرگذاری در معادلات بین المللی نیازمند اقتصادی قدرتمند و متکی بر منابع داخلی می باشند که نظریه شهرخلاق معتقد است در عصر حاضر اقتصاد شهرها را طبقه خلاق با صنایع خلاق توسعه خواهند داد. صنایع خلاق حدود ۵۴ دسته کلی دارد که از جمله آنها می توان رادیو و تلویزیون، صنعت چاپ و نشر، ادبیات، موسیقی، طراحی، تبلیغات، رسانه،تئاتر، هنرهای تجسمی، موزه داری، صنایع ضبط، جواهرآلات، عتیقه فروشی، گردشگری، صنعت ورزش، موزه ها و گالری های هنری، فستیوال و جشنواره های فرهنگی هنری، صنایع دستی، صنعت معماری، دانشگاه هاو…را نام برد اما یونسکو که صنایع خلاق را سفیران گفت و گوی مسالمت آمیز، صلح پایدار و تحمل تنوع فرهنگی و اقتصاد نوین می داند؛ ۷ شاخه، طراحی، رسانه، ادبیات، موسیقی، صنایع دستی، صنایع خوراکی و سینما را به عنوان شاخه های اصلی صنایع خلاق برای رسیدن به شهرخلاق و عضویت در شبکه شهرهای خلاق مد نظر قرار داده است. جوهره صنایع خلاق (فرهنگی) را خلاقیت هنری و فرهنگی شکل می دهد که نقطه مقابل صنایع فیزیکی محسوب می شود و البته این صنعت باید توان تبدیل دانش و منابع فرهنگی را به کالا و خدماتی با ارزش اقتصادی داشته باشد؛ این صنایع نه تنها با افزایش مشارکت اجتماعی، کیفیت زندگی شهروندان را افزایش می دهند بلکه حس مشارکت اجتماعی و هویت مشترک در سطح جهانی را تقویت خواهند کرد.
فلوریدا معتقد است طبقه اجتماعی جدیدی بروز کرده است که وی آن ها را طبقه خلاق می نامد و معتقد است این طبقه اقتصاد خلاق شهر ها را رهبری می کند. فلوریدا این طبقه را به دو دسته تقسیم می کند: ۱- گروه فوق خلاق که طیف گسترده ای از مشاغل (مهندسی،آموزش نرم افزار، پژوهش، هنر، طراحی، رسانه و…) را شامل می شود که این گروه به طور کامل درگیر پروسه های خلاقانه هستند ۲-گروه دارای حرفه های خلاق که شامل شاغلین بخش دانش کلاسیک هستند مانند کسانی که در حوزه بهداشت و درمان، کسب و کار، حقوق و آموزش و پرورش کار می کنند. گروه اول اشکال و طرح های جدیدی را به وجود می آورند که بی نهایت مفید هستند درحالی که گروه دوم درگیر حل خلاقانه مسائل هستند.
پروژه شهرهای خلاق یونسکو علاوه بر شاخص هایی که فلوریدا مطرح کرده است جنبه های اجتماعی شهر و حضور پررنگ شهروندان را نیز از معیارهای اصلی خود قرار داده و براساس این باور بنا شده است که فرهنگ می تواند نقش اساسی را در بازسازی شهرها بازی کند و شهرهای خلاق باید توان جذب و نگهداری طبقه خلاق را داشته باشند و شاخص هایی از قبیل تنوع سبک زندگی، امکانات فراغتی و رفاهی، کیفیت محیط های عمومی، تسهیلات فرهنگی، مجتمع های ورزشی حرفه ای و پایداری محیط؛ نقش اصلی را در این موضوع دارند.
شهر خلاق باید سه ویژگی خلاقیت، فناوری و تساهل و تعامل را داشته باشد که خلاقیت در برگیرنده آن دسته از افرادی است که واقعا اندیشه های ابداع گرایانه و نوآورانه ای دارند؛ رشد حاصل سرمایه انسانی است و شهر ها نقش اصلی را در تقویت و تربیت سرمایه اجتماعی و انسانی دارند؛ فناوری با ایجاد فرصت هایی برای کسب دانش بشر نقش مهمی در رشد اقتصادی خواهد داشت، رابرت سلو به خاطر پژوهش در زمینه فناوری و تاکید بر آن به عنوان نیروی محرکه رشد اقتصادی جایزه نوبل را ازآن خود کرد؛ رشد فرایندی درون زابوده و مبتنی بر شکوفایی و گردآوری مداوم دانش انسانی است و فناوری آئینه عملکرد نوآوری و خلاقیت در یک منطقه می باشد؛ تساهل و تعامل به منزله تحمل تنوع فرهنگی است که عامل کلیدی در توانمند سازی مکان برای جذب خلاقیت و فناوری می باشد، فناوری و خلاقیت متغییر های ناپایداری هستند که به مکان ها وارد شده و خارج می شوند و شهر با تساهل و تعامل فرهنگ ها است که می تواند این دو را حفظ کند.
بنابراین در عصر حاضر شهرسازی عنصر کلیدی در توسعه می باشد و شهرخلاق با داشتن هر سه متغییر می تواند مکانی امن برای تربیت، جذب و حفظ فناوری و استعداد های خلاق باشد، علاوه بر سه متغییر عمده ای که گفته شد شهرخلاق باید شاخص های زیر را نیز داشته باشد: منظر شهری مطلوب یعنی شهر باید مملو از نشانه ها، نماد ها، المان ها و چشم انداز هایی باشد که در عین کثرت وحدت دارند؛ ارتقای هنرهای جدید همراه با تقویت میراث های هنری قدیمی شهر؛ پذیرش تنوع نژادی، قومی و فرهنگی و توریست پذیری، فضاهای عمومی جذاب و فضاهای مدنی فعال؛ تعدد مراکز آموزشی و پژوهشی حرفه ای و آماتور.
در نگاه کلی شبکه شهر های خلاق را می توان یک NGO بین المللی دانست که با ایجاد همکاری بین المللی بین شهرها ، آن ها را به حرکت در جهت هم زیستی مسالمت آمیز در سطح بین المللی و توسعه پایدار شهری با محوریت فرهنگ تشویق می کند. برخی از اهدافی که یونسکو برای این شبکه در نظر گرفته است عبارتند از: ۱- برجسته کردن دارایی های فرهنگی شهر در سطح جهانی.۲-قرار دادن خلاقیت به عنوان یکی از شاخصه های توسعه اقتصاد محلی و اجتماعی.۳-ایجاد ظرفییت های محلی و تربیت بازیگران فرهنگی در اقتصاد.۴- به اشتراک گذاشته شدن دانش خلاق در شاخه های مختلف در سراسر دنیا.۵-نوآوری از طریق تبادل دانش و تجربه شهر ها در سطح بین المللی.۶- عرضه محصولات فرهنگی در بازار های ملی و جهانی.۷- ایجاد فرصت های جدید از طریق همکاری با دیگر شهر های دنیا.۸- تقویت خلاقیت در تولید کالاهای فرهنگی در سطوح محلی.۹-ترویج خلاقیت به ویژه در بین اقشار آسیب پذیر جوامع مانند کودکان و زنان۱۰-بهبود دسترسی به مشارکت فرهنگی و بهره برداری از صنایع فرهنگی.۱۱-پیوند فرهنگ و صنایع خلاق به برنامه های توسعه شهری.۱۲-انجام پروژه های آزمایشی به صورت مشترک با دیگر شهرهای عضو شبکه که اهمیت خلاقیت به عنوان کلید توسعه را نشان خواهند داد.۱۳-ترویج شیوه های درست مشارکت در پروژه ها در سطح بین المللی.۱۴- مطالعات تئوریک، پژوهش ها و تجزیه و تحلیل تجربه شهرهای خلاق عضو شبکه.۱۵-جلسات مشاوره، گردهمایی و کنوانسیون های مجازی در سطح ملی و بین المللی.۱۶- برنامه های مشترک همکاری بین شهرهای عضو شبکه.۱۷-آموزش و ظرفیت سازی از طریق تبادل کارورزان، کارآموزان و ماژول های آموزشی.۱۸-خط مشی های ابتکاری مرتبط با برنامه های توسعه محلی و بین المللی.
در نهایت در فضای جهانی شده امروز اگر رویکرد دوم مبنی بر اینکه جوامع از پایین نیز بر فضای جهانی اثر خواهند گذاشت را بپذیریم، چاره ای نداریم که برای نقش آفرینی شهر ها در عرصه بین الملل و تقویت اقتصاد شهری، برنامه ریزی کنیم و زمانی در این راه موفق خواهیم شد که شهر ها را وارد شبکه های مختلف کنیم و به نظر می رسد شبکه شهر های خلاق یونسکو می تواند یکی از قابل اعتماد ترین شبکه های جهانی باشد که پارادیپلماسی شهرها را تقویت خواهد کرد.
————————————
منابع:
دهشـیری / کارگاه یزد شـهر خاق و جهانی شدن/ 1393
اشـتری / شـهر خـاق طبقه خـاق / چـاپ دوم / تیسـا /  1391

 

منبع: شرق یزد

برچسب‌ها:, , ,

دیدگاهتان را بنویسید