۰

یادداشت

جامعه مدنی و سرمایه اجتماعی

نوامبر 19, 2018 در 11:17 ق.ظ توسط

فریبرز نواب – شهروندی در مفهوم ملیت به مجموعه ای از حقوق و تکالیف قانونی تعریف شده اطلاق می گردد؛ اما شهروند واقعی، کسی است که مسيولیت های مدنی مانند امور خیریه داوطلبانه، آموزش های عمومی، ارتقای سطح فرهنگ و…و تلاش های فداکارانه در راه مقاصد عمومی را در بخشی از برنامه زندگی خود قرار می دهد.
از سویی خود پرستی (عشق مشتاقانه و مبالغه آمیز به خویشتن) که آدمی را مستعد ترجیح خود به دیگران می کند؛ به آرامی هر عضو جامعه را مستعد آن می سازد که خود را از توده هم نوعانش جدا کرده، و با خانواده یا دوستانش کنار بکشد، به طوری که پس از تشکیل حلقه کوچکی به دور خود، جامعه را کاملا به حال خود رها می کند. این اتفاق از آن جنبه حائز اهمیت می باشد که شمار افرادی که بی آنکه الزاما ثروت مند باشند اما تنها به اندازه ای توانا باشند که خواسته های خود را برآورده سازند رو به فزونی گذارد و این افراد دینی به هیچ کس احساس نکرده، توقعی هم از هیچ کس ندارند. این افراد عادت کرده اند همیشه خودشان را در موقعیت ها تنها تلقی کنند و تصور می کنند کل سرنوشتشان در دست خودشان می باشد.
افسون باطل کننده چنین فردگرایی آزادی های مدنی است که مردم را به زندگی عمومی می کشاند و مسائل محلی را پر رنگ تر از نگرانی های جهانی می کند که این اتفاق افراد جامعه را متقاعد می کند که پیوسته در نیاز به یکدیگر باشند.بنابراین جوامعی موفق خواهند بود که به شهروندان خود این آزادی را بدهند تا بتوانند آنقدر نیروی ذهنی خود را پرورش دهند که توان سنجیدن موقعیت های برآمده از نبوغ خلاقانه و هم چنین مشارکت متنوع عموم شهروندان را؛ بسنجند و بهترین راه را برگزینند.
جامعه مدنی قلمرو سومی است که برای دولت و بخش خصوصی به عنوان وزنه تعادلی عمل می کند که هم برخی مسئولیت ها را از دوش دولت بر می دارد و هم شهروندان را در باره رفاه عمومی، حقوق و تکالیف خود آموزش می دهد.
در اینجا ارزش سازمان های مردم نهاد به عنوان نماد جامعه مدنی پویا روشن می شود که نه فقط به عنوان ناظر و مراقب نسبت به دولت ایفای مسئولیت می کنند بلکه به عنوان منبعی حیات بخش برای انرژی عمومی هستند که تلاش های داوطلبانه در جامعه را متمرکز و هدفمند می کنند. این چنین، سازمان های مردم نهاد به کل قدرت جامعه کمک می کنند تا موجب تقویت اعتماد متقابلی شوند که شالوده “سرمایه اجتماعی” را تشکیل می دهد.
سازمان های مردم نهاد در عصری که تاریخ انقضای آموزش های سنتی گذشته است اما دولت ها از عهده هزینه های به روز کردن آموزش های عمومی بر نمی آیند؛ می توانند پیشگامان توسعه ابتکارهای دانش آموزشی، عادات ذهنی منتقدانه و توانایی ارتباط دادن آموزش ها به جهان عملی و واقعی باشند.
و در ایران که اکنون فضای کشور از حضور هر سه موج تمدن بشری یعنی سنت،صنعت و فناوری ارتباطات دچار پیچیدگی های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و… شده است؛ سازمان های مردم نهاد به شرط حمایت و تعامل همه جانبه دولت، چشمه امیدی هستند برای برون رفت از تنگناهای تودرتوی شرایط فعلی کشور.

 

منبع: شرق یزد

برچسب‌ها:, ,

دیدگاهتان را بنویسید